جنگی که ادامه دارد…#پرونده_چابهار #مکران_ایران
اولین و پربسامدترین عرصهی مواجهه مکران و جنوب شرق ایران با تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به کشور، مساله حضور طرف هندی در چابهار و آن چیزی است که این روزها به صراحت لهجه بیشتری تحت عنوان اخراج هندی ها از چابهار خوانده میشود.ریشه یابی جزییات این حضور فرآیندی طولانی است اما میتوان محورهای کلی زیر را از شناخت تاریخی مساله تا به حال حاضر احصا نمود:
1_توسعه در امتداد تاریخی خطکشیهای بریتانیایی گلداسمیت و دیورند در سه ضلع افغانستان، پاکستان و ایران و همچنین بازی بزرگ روسیه-بریتانیا در بلوچستان
2_نسبت سنجی تاریخی ایران با اختلافات همیشگی و اشتراکات تمدنی پاکستان و هندوستان از پیمان سنتو در دوران پهلوی دوم
3_اعلام علاقه، تبلیغات و ذهنیت سازی بین المللی پیرامون چابهار از سوی وزارت خارجه هندوستان از سال ۲۰۰۳ میلادی تاکنون در امتداد ادبیات تفاهم نامه کریدور شمال-جنوب امضا شده در سال ۲۰۰۰ سنتپترزبورگ
4_همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی ایران و هندوستان در پروندههای مشترک و قول بهرهبرداری از بندر چابهار به طرف هندی در تعاملات فیمابین
5_ظهور پدیدههای کریدوری BRI ، آیمک، ترانس افغان، سیپک و کریدورهای مشابه و جدی شدن تقابل چین و آمریکا در پرونده مکران پس از سال ۲۰۱۳
6_تفاهمنامه سه جانبه چابهار ۲۰۱۶ میان حسن روحانی- ناندرا مودی- اشرف غنی و رسمیت یافتن حضور طرف هندی با امضای قرارداد ۲ ساله در ابتدای ۲۰۱۸
7_اعلام درخواست توسط سفارت آمریکا در دهلینو و ثبت معافیت تحریمی کنگره به صورت خاص فقط برای «بهره برداری طرف هندی از بندر چابهار جهت ارسال کمکهای بشردوستانه به افغانستان» در دسامبر ۲۰۱۹
8_معطلی و سردرگمی قریب به ۸ سالهی بهره برداری از اپراتوری فاز یک بندر شهید بهشتی در اتهامزنیهای شرکت IPGL و سازمان بنادر و دریانوردی به یکدیگر
9_سردرگمی طرف ایرانی در نسبت کلان با سند ۲۵ ساله همکاریهای راهبردی ایران و چین در سالیان پس از ۲۰۱۶ و بلاتکلیفی چابهار در همین نسبت
10_اعلام عضویت رسمی ایران در بریکس در آگوست ۲۰۲۳ و آغاز بده بستانهای جدید در پسای تعاملات مرسوم امنیتی با طرف هندی
11_امضای قرارداد ۱۰ سالهی می ۲۰۲۴ و نهایی شدن حقوقی بهرهبرداری IPGL از اپراتوری بندر شهید بهشتی
12_اعلام تغییر موضع آمریکا در یادداشت امنیت ملی ترامپ و بیانیه کاخ سفید و لغو معافیت تحریمی آمریکا در مورد چابهار در ژانویه ۲۰۲۵
به ۱۲ مورد ذکر شده میتوان مواردی را افزود و مواردی را کاست، اما سابقه حضور در دنیای جدیدی که تعاملات آن نو به نو متغیر است و دچار تحول میشود به ما نشان میدهد که باید بدانیم در هر لحظه چه ابزارهایی در دست داریم و از کدام یک با توجه به شرایط حاضر چه استفادهای خواهیم کرد.
اکنون و در لحظهی تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به خاک ایران عزیز، مساله شدن چابهار دوباره بیش از پیش عیان شده است. آنقدر که مخالفین واگذاری به طرف هندی از تغییر مسیر این پرونده از یک فوریت عادی به یک فوریت آنی در دوران پساجنگ سخن میگویند. این در حالی است که موافقین واگذاری که عمر حداقل ۵ دولت را در جمهوری اسلامی از سر گذراندهاند، بعضا سکوت کردهاند و سخنی در دفاع یا رد این مساله به زبان نمیآورند.از زمامداری محمود احمدی نژاد تا مسعود پزشکیان موافقین حضور طرف هندی در دستگاههای تصمیمگیر و اجرایی کشور به کارسازی این حضور پرداختهاند. شورای عالی امنیت ملی، وزارت اطلاعات، معاونت سیاسی رییس جمهور، معاونت اقتصادی وزارت خارجه، اداره کل آسیای جنوبی وزارت خارجه وزارت راه و شهرسازی، سازمان بنادر و دریانوردی و… از دستگاههایی بودهاند که در این سالها هر یک به اندازه قدرت و نفوذ خود در این مساله نقشآفرینی نموده و سهمی از این صحنه نزاع را تصاحب نمودهاند.
از جمله دلایل موافقین حضور هند در اپراتوری بندر چابهار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
+ بازاریابی بندر چابهار توسط طرف هندی جهت توسعه آن
+ اهمیت راهبردی این منطقه برای طرف هندی در اتصال به افغانستان و آسیای میانه (محور شرقی کریدور شمال جنوب)
+ تلقی طولانی مدت دستگاه محاسباتی برخی نهادهای کشور مبنی بر رقابت گوادر و چابهار و تلاش برای ممانعت از توسعه گوادر توسط طرف چینی
+ همکاریهای سابق امنیتی و نظامی دو کشور در پروندههای مشترک
+ تلقی تحریم ناپذیری چابهار به دلیل حضور طرف هندی و استفاده از این ابزار جهت کاهش فشار تحریمها
+ ایجاد توزان منطقهای بین رقبای منطقهای و بین المللی ایران ناظر به چابهار
+ بیان و ابراز علاقه فراوان هندی ها نسبت به توسعه چابهار سال ۲۰۰۳
+ نبود هیچ پروژه بزرگ مقیاس همکاری با طرف هندی بعد از خروج آنها از میدان گازی فرزادB پس از آغاز تحریمها
+ ابراز علاقه طرف افغان به اتصال به اقیانوس هند با مشارکت طرف هندی
از جمله دلایل مخالفین واگذاری به طرف هندی نیز موارد زیر حائز اهمیت است:
– ایفای نقش پروکسی آمریکا و اسراییل توسط طرف هندی در چابهار
– ارسال پالس منفی به طرف چینی در انسداد مسیر سیپک، کنترل امنیتی گوادر (تشدید تقابل گوادر- چابهار) و بازی در زمین آمریکا جهت سنگ اندازی در مسیر BRI
– بهانه تراشی طرف چینی جهت توقف هرگونه سرمایه گذاری در منطقه مکران و در سطح بالاتر مقوم بیتوجهی به سند همکاری ۲۵ ساله
– واگذاری اپراتوری بندر چابهار به متحد آمریکا و اسراییل
– تخصیص بودجه توسعه بندر ذیل گرنت طرف هندی و نه سرمایه گذاری واقعی
– پذیرش و ایفای نقش توسعهای ذیل معافیت تحریمی آمریکا از سوی ایران و ارسال پالس قرارگیری ذیل این معافیت به طرف چینی
– برهم خوردن همکاریهای آتی ایران و پاکستان
– کمک به تسهیل فرآیند توسعه آیمک در ادامه توقف ادامه احتمالی سیپک ( توسعه جنوب خلیج فارس در برابر عدم توسعه شمال خلیج فارس)
– و در نهایت افزایش مرگبار حملات تروریستی جنوب شرق ایران پس از امضای این قرارداد
بازنمایی رسانهای مخالفت و موافقتها البته در این سالها چندان زیاد نبوده است، اما آنچه که پدیدار گشته به خوبی میتواند بخشی از ادله طرفین را بازگویی کند. ناگفته پیداست که زمانمندی گفتارها در تحلیل آنها موثر است چه بسا گفتهای که چندی پیش اعتبار داشته اکنون دیگر وجهی نداشته باشد.
از سابقه اظهارات مسئولین امر میتوان اشاراتی از عباس آخوندی، مهرداد بذرپاش، مهدی صفری، علی اکبر صفایی و دیگران را در توجیه واگذاری به طرف هندی جستوجو نمود که در سالهای پس از ۲۰۱۶ به کرات در فضای اینترنت قابل رهگیری است:
سفر آخوندی به هند/توافقنامه چابهار مهمترین محور مذاكرات
گزارش آخوندی درباره روند بازاریابی و جذب سرمایهگذاری در بندر چابهار/ جزئیات چهار قرارداد سرمایهگذاری به ارزش ۴۶۷۰ میلیارد ریال
صفری: توسعه زیرساختهای بندر چابهار از اولویتهای ایران است
جزئیات قرارداد توسعه بندر چابهار با هند/ بذرپاش: در فاز یک این قرارداد ۳۷۰ میلیون دلار سرمایهگذاری خواهد شد
تخصیص یک میلیارد دلاری هندیها برای توسعه بندر چابهار
هرچند تحلیلهای کمی عمیقتر برخی پایگاهها از همان ۲۰۱۶ در رسانه نمود داشت اما پس از کارزار فشار حداکثری ترامپ در سال ۲۰۱۹ کمابیش زمزمههای انتقادی از فهم استراتژیک از بندر چابهار بالا گرفت و علی الاخص در دوران سیاست همسایگی دولت سید ابراهیم رییسی و به طور مشخص پس از جنگ اخیر این مساله بسیار در کانون توجه قرار گرفت:
پایگاه ORSAM در ۲۰۱۶ نقلی از حسن روحانی را با عنوان بهاری برای ایران-هند- افغنستان را برمیگزید:
توافقنامه چابهار: بهاری برای ایران- هند- افغانستان
مجید شاکری در گفت و گویی در برنامه شیوه در شهریور ۱۴۰۲ از فعالیت ذیل معافیت تحریمی آمریکا میگوید:
«سیاست همسایگی» با حضور محسن پاکآیین و مجید شاکری
مهدی خراتیان در یک ویدیوی بلند یوتیوبی در خرداد ۱۴۰۳ از انتسابات شرکت IPGL به شرکتهای آدانی و هندوجا میگوید و انذار میدهد:
واگذاری چابهار به هند یا اسرائیل؟
ایسنا در بهار ۱۴۰۳ در گفتوگو با نوذر شفیعی به چرایی بازگشت هندی ها به چابهار می پردازد:
چرا هندیها به چابهار بازگشتند؟
اکوایران با قلم وحید کیانی در اردیبهشت ۱۴۰۳ و پس از امضای قرارداد از نگرانیهای پایداری هند در چابهار میگوید:
نگاه تنگنظرانه به شریان حیاتی ایران؛ دهلی تا کجا پای چابهار میماند؟
علی فکری در گفت و گو با فارس در آبان ۱۴۰۳ و پس از امضای قرارداد همچنان از فرصتهای سرمایه گذاری در چابهار میگوید:
قرارداد هندیها برای چابهار هنوز به مرحله مجوز نرسیده است
همچنین وی به همراه حامد وفایی و احسان کیانی در گفت وگوی دیگری در برنامه تمام رخ از بنیانهای تقابل آمریکا و چین و تاثیر آن بر پرونده چابهار میگویند:
چین؛ لقمه بزرگتر از دهان آمریکا؟
یاسین کریمیان در بهمن ۱۴۰۳ پس از یادداشت اجرایی ترامپ مساله لغو معافیت تحریمی چابهار را در مکایران واکاوی میکند:
ترامپ و چابهار
علیرضا مجیدی در گفت و گو با برنامه اسکرینشات در بحبوحه جنگ تحمیلی ۱۴۰۴ از کارتهای تعامل ایران در فضای بین الملل و لزوم اخراج فوری هندیها در دوران پساجنگ میگوید:
کارت بازی ایران بعد از جنگ با اسرائیل!
مهدی رزم آهنگ در نشریه کرانه چند روز پس از آتش بس لزوم جایگزینی طرف چینی به جای طرف هندی را به رشته تحریر در میآورد:
چیزی متولد شده است که باید زنده بماند
امیرمحسن شاه شرقی در دو یادداشت پس از آتش بس که در اندیشکده تهران منتشر شد، از آزمون هند در جنگ دوازده روزه و مطلوبیت و ملاحظات حذف هند از چابهار مینویسد:
آزمون هند در جنگ دوازده روزه
حذف هند از پروژه چابهار؛ مطلوبیت و ملاحظات
همچنین پوریا پرتو در گفتوگو با برنامه تمام رخ پس از جنگ از خفه کردن چین و پاکستان در چابهار و در نفی سیاست توزان میگوید:
سرمایهگذاری مختصر هند در چابهار نه با هدف اقتصادی، بلکه جایزه هند به ما بابت خفه کردن چین در پاکستان است
این یادداشت، میتوانست گستردهتر جز به جز اظهارات و ادله طرفین را در لینکهای مختلف عرضه کند، اما ادله یاد شده با مواردی که در میانه یادداشت عرضه شد تفاوت ماهوی چندانی ندارند.هر یک از کارشناسان و مسئولین امر نیز هماکنون در قید حیات هستند و به واقع اگر کشور بخواهد «تصمیم» مطلوبی گرفته و از این «معطلی استراتژیک» رهایی یابد میتواند فرآیند جمع بندی را آغاز نماید.
مسیر این جمع بندی میتواند از پرسشهای خوب آغاز شود. پرسشهایی که در جنگ معنای دیگری یافتهاند:
آیا ایران به گزینههای اخراج یا ادامه مسیر فعلی فکر نموده و برای هر کدام برنامهای دارد؟
اگر ایران ادامه مسیر فعلی را برمیگزیند برای خیل سوالات و اشکالات سیاسی-امنیتی مطروحه پاسخهای درخور دارد؟ تجربه حداقل ۱۰ سال گذشته متاسفانه نشان از بیاهمیت بودن زمان و از دست دادن پیاپی فرصتها دارد.
اگر ایران ادامه مسیر را با اصلاحاتی میپذیرد، آیا توان دیپلماتیک اصلاحات را داراست؟ آیا میتواند طرفهای مقابل را هر یک به نحوی از قِبَل این پروژه همراه سازد؟ آیا سیاست توازن آنگونه که بیان میشود برای این پرونده راهگشاست؟
آیا ایران به فرض پیشبرد سناریوی اخراج، امکان طراحی مابهازای مشخص سیاسی-امنیتی با طرف مقابل خواهد داشت؟ هزینههای این اخراج چیست؟
آیا در صورت تحقق اراده اخراج، ایران به طرحی برای چگونگی اخراج و سپس جایگزینی برای سرمایه گذاری و توسعه فکر میکند؟ آیا معطلی آینده بیش از زمان حاضر خواهد بود؟
شاید در زمانهی فعلی از همهی سوالات مهمتر این است که در دوران جنگی که ادامه خواهد داشت آیا ایران میتواند اخراج را به اهرم فشاری بر رژیم صهیونیستی و آمریکا جهت انتفاع بیشتر کشور از این مساله تبدیل سازد؟ آیا این اهرم کاراست؟ اثرات واضح آن روی جنگ چیست؟
سوالات از این دست البته بسیار میتوان مطرح نمود و احتمالا هر یک از کارشناسان پاسخهایی برای آن داشته باشند. اما مهم است که دستگاه تصمیم ساز جمهوری اسلامی حرکتی جهت طرح سوالات و جستوجوی پاسخهای این اقدام انجام دهد.
نگارنده سطور البته این طور فکر میکند که جمع بندی نهایی را باید شخص «دبیر شورای عالی امنیت ملی» کشور انجام داده و پیشنهادهای مشخص، سنجش پذیر و همه جانبه روی میز حاکمیت بگذارد.متاسفانه تاکنون این شکل از اقدامات از سوی جناب آقای احمدیان مشاهده نشده است و ایشان همچنان نسبت به بیتصمیمی نظام در این پرونده فعالانه عمل نمیکنند.جنگی که به کشور تحمیل شده است پروندهای بس سترگ و انباشتی از دلایل پیشینی و سناریوهای پسینی است. اما «اراده جنگیدن»، اقتضای بازخوانی، بازبینی و استفاده از هر ابزاری را مهیا میسازد. بازیگری فعال در کرانهی مرتفع اقیانوس هند ابزاری از ابزارهای نزاع هویتی با اشغالگران کرانه مدیترانه است اگر قدر بدانیم. ان شاالله.
بدون دیدگاه