نکاتی دربارۀ گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در رابطه با تمدید قرارداد بندر چابهار با طرف هندی
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارش اخیر خود دربارۀ بندر شهید بهشتی و توسعۀ مکران با عنوان: تأملی در باب تمدید قرارداد هند در چابهار بر پایۀ رویکردی بدیل به توسعۀ مکران به بررسی تمدید قرارداد بندر شهید بهشتی با طرف هند و نکات پیرامون آن پرداخته است. فارغ از آنکه این گزارش نکات مهم و تأملبرانگیزی در خود دارد، اما میبایست چند نکته را در این باره یادآوری و متذکر شد.
اهمیت بندر چابهار برای هند و معادلات منطقهای
در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ادعا شده که با توجه به تمرکز هند بر روی کریدور عرب-مد که مشارکت کشورهای امارات و عربستان و اسرائیل را در پی دارد، چابهار برای هند از اولویت کمتری برخوردار شده است. گویی که هدف از توسعۀ بندر چابهار همانند اهداف هند در کریدور عرب-مد است. میبایست روشن ساخت این دو مسیر ترانزیتی کاملاً از یکدیگر جدا بوده و اهمیت یافتن یکی الزاماً سبب کاهش دیگری نمیشود.
یکی از دلایل عمدۀ کاهش اهمیت بندر چابهار برای هندیها به معادلات منطقهای و به طور مشخص مسئلۀ افغانستان بازمیگردد. همانگونه که در یادداشت مذکور به درستی یاد شده است، معافیت تحریمی چابهار از نظام تحریمی ایالات متحده صرفاً برای کمکهای بشردوستانۀ هند به افغانستان بوده است و نه چیز دیگر. بعد از بازگشت طالبان به قدرت، هند تلاش کرد از مسیر پاکستان کاروان کمکهای بشردوستانه خود را به افغانستان برساند؛ اما این کاروان نتوانست به صورت کامل به مرز افغانستان برسد و مجدد مسیر ایران در اولویت قرار گرفت.
آنچه که هند را برای کمکهای بشردوستانه مانند غذا، دارو و کالاهای اساسی مانند گندم ترغیب میکند، افزایش نفوذ هند در افغانستان برای مقابله با افراطیگرایی در منطقه است. حضور عقبۀ لجستیکی و ایدئولوژیکی این گروهها مانند لشگر طیبه و جیش محمد در افغانستان همواره سبب نگرانی مسئولان هندی بوده است.
در قطعنامۀ ۲۵۹۳ شورای امنیت سازمان ملل متحد که در دورۀ ریاست هند بر آن شورا به تصوب رسید، در بند دوم اشاره شده است که خاک افغانستان برای تهدید یا حمله به هیچ کشوری یا پناهدادن و آموزش تروریستها، برنامهریزی و تأمین مالی اقدامات تروریستی استفاده نشود.
اما هند در حال حاضر در آن منطقه تهدید ویژهای از جانب افغانستان و گروههای افراطی دارای عقبۀ ایدئولوژیکی و لجستیکی احساس نمیکند. حتی پس از تصویب قانون جدید در ارتباط با منطقۀ کشمیر، خطر بهخصوصی هند را تهدید نکرده است؛ بنابراین یکی از دلایل سرد شدن هند برای ادامۀ فعالیت در چابهار را میتوان در مسئلۀ افغانستان مشاهده کرد.
نظام تحریمهای آمریکا
مسئلۀ تحریمهای آمریکا به خوبی و به صورت مختصر در گزارش بیان شده است که نشان میدهد در صورت تمایل هند نیز محدودیتهای خاصی برایش وجود دارد.
باید در نظر داشت که هند نمیتواند تجارت و مبادلات سیاسی و اقتصادی خود با آمریکا را در مسئلۀ چابهار دچار مشکل کند. برخلاف تلاشهای غرب در دهۀ ۹۰ میلادی که برای جلوگیری از صادرات گاز ایران به ترکیه با مقاومت طرف ترک در آن زمان به دلیل نیاز به ایران مواجه شد، اما اکنون چنین شرایطی در مسئلۀ چابهار میان ایران و هند برقرار نیست.
تجارت نهچندان زیاد هند با کشورهای آسیای میانه و نبود تهدیدی از سوی گروههای افراطی در منطقه و همچنین ثبات در مسئلۀ افغانستان در حال حاضر، هند را برای تلاش بیشتر در مقابل آمریکا ترغیب نمیکند.
مسائل فنی بندر چابهار
در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس به تکمیل و بهرهبرداری از فازهای پنجگانۀ بندر شهید بهشتی اشاره شده است.
لازم به ذکر است که توسعۀ بندر شهید بهشتی در پنج فاز و با ظرفیت اسمی ۸۵ میلیون تن نیازمند توسعۀ پسکرانۀ بندر است؛ اما با توجه به جغرافیای شهر چابهار که توسعۀ آن به موازات ساحل به سمت شرق بوده و در ناحیۀ شمالی شهر نیز با کوهها محدود شده، به نوعی بندر به وسیلۀ شهر حبس شده است.
در چنین موقعیتی توسعۀ فازهای سوم، چهارم و پنجم نیازمند تمهیدات ویژه است. زیرا که افزایش ظرفیت بندر به ۲۰ میلیون تن در فاز دوم، به معنای افزایش تردد روزانه بیش از ۳۹۰۰ کامیون باری است که به نظر نمیرسد جادههای مواصلاتی به بندر توانایی این حجم از تردد بار را داشته باشند.
تمدید قرارداد با طرف هندی
مهمترین مسئلۀ این توسعه، قرارداد اپراتوری بندر شهید بهشتی با شرکت IPGL بهعنوان طرف هندی و بهرهبردار آن است که این شرکت مسئولیت بازاریابی و جذب بار را بر عهده دارد؛ اما بنا به اطلاعات غیررسمی، این شرکت برای این موضوع تلاش در خور توجهی نداشته است.
در بخش چهارم گزارش، به قرارداد ایران و هند برای توسعۀ بندر شهید بهشتی و راهآهن چابهار و زهدان اشاره شده است که طرف هندی به جز استقرار ۶ عدد جرثقیل به ارزش ۲۵ میلیون دلار عملاً کار دیگری نکرده است. حتی از خط اعتباری ۱۵۰ میلیون دلاری که بنا به دادههای غیررسمی امکان افزایش تا ۵۰۰ میلیون دلار داشته، استفاده نشده است. لازم به ذکر است که در سال ۲۰۱۷، اگزیم، بانک هندی، که خط اعتباری ۱۵۰ میلیون دلاری مربوط به این بانک بود، در گزارشی مرتبط با ایران مهمترین مسئله را تحریم و بیثباتی در اقتصاد ایران بیان کرده بود.
مکران در معادلات منطقهای
یکی دیگر از اهداف هند جهت انتخاب چابهار، تنظیم روابط خود با دو کشور چین و پاکستان در منطقۀ افغانستان و آسیای میانه است؛ زیرا افغانستان به دلیل نفوذ طرف پاکستانی و عقبۀ لجستیکی گروههای لشگر طیبه و جیش محمد از اهمیت بهسزایی برای هند برخوردار است.
نفوذ در آسیای میانه نیز در چند سال اخیر در دستور کار دیپلماسی عمومی هند قرار گرفته است. بهخصوص پس از پیوستن هند به سازمان همکاریهای شانگهای (SCO) که توانست با استفاده از زبان مشترک مبارزه با تروریسم راه خود را در کشورهای آسیای میانه باز کند.
آسیای میانه محل حضور اقتصادی چین در دو دهۀ اخیر و بهخصوص پس از ابتکار یک جاده و یک کمربند (BRI) بوده است که در قالب وام و سرمایهگذاری در زیرساخت و همچین بهعنوان دومین شریک تجاری پس از روسیه خود را تعریف کرده است. به زبان دیگر افغانستان و آسیای میانه محل حضور و قدرتنمایی رقبای هند است.
این کشورها به دلیل مسائل سیاسی و اقتصادی تحت نفوذ کشورها و قدرتهای بیرونی بودهاند و به همین خاطر سیاست پیاده شده در این کشورها از سوی هند با نوع برخوردش با ایران متفاوت است. تجربۀ هندیها از ارتباط با ایران نشان داده که همواره ایران رویکرد مستقلی در مسائل راهبردی هند داشته و تحتتأثیر قدرت بیرونی نیست.
جمعبندی
در بخش جمعبندی و ارائۀ توصیههای سیاستی گزارش مرکز پژوهشها، ابتدا بیان شده است که چابهار نباید بهعنوان تنها گزینۀ تعامل ایران و هند تعریف شود که این نگاه بسیار مهم و راهبردی است؛ اما در بخش پیشنهاد بیان میشود که با بینش آیندهنگرانه مدل جدیدی از قرارداد تنظیم شود که در نهایت به توسعۀ همهجانبۀ چابهار و پهنۀ مکران ختم شود. و اولویت سرمایهگذاری خارجی با کشوری خواهد بود که همسویی بیشتری با توسعۀ همهجانبۀ چابهار و پهنۀ مکران داشته باشد.
این طرز نگاه بر روی کاغذ بسیار جذاب و کلید حل مشکلات مینمایاند، اما باید به صراحت پرسید معیار همسویی با توسعۀ مکران چیست؟
آیا تکیف مجموعۀ حاکمیت در ایران با توسعۀ مکران مشخص است؟
در پروندۀ بندر شهید بهشتی، سازمان بنادر و دریانوردی بهعنوان طرف ایرانی برای امضای قرارداد معرفی شده بود. آیا سازمان بنادر توانایی درک مسائل راهبردی و ژئوپلیتیکی را در بدنۀ کارشناسی خود داراست؟ در مقابل تمدید قرارداد بندر شهید بهشتی از طرف هندی چه چیزی خواسته شد؟
به زبان دیگر پس از گذشت دو دهه از تأکیدات رهبری بر منطقۀ مکران و حتی تدوین طرح توسعۀ سواحل مکران در دولت دوازدهم، هنوز تکلیف و هدف از توسعۀ منطقۀ مکران واضح نیست. در سطوح بسیار بالاتر و در سطح سیاست خارجی، نقشۀ راه ایران در تعاملات منطقهای روشن نبوده است. این ابهام سبب میشود در استفاده از ابزارهای مهمی همچون بندر شهید بهشتی کاستی شکل بگیرد و بهرهبرداری از بندری با چنین موقعیت ممتاز در پایینترین حد خود باشد.
بدون دیدگاه